' />


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



از وبلاگ من چقدر راضی هستید؟

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 56
بازدید ماه : 1007
بازدید کل : 206314
تعداد مطالب : 171
تعداد نظرات : 128
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


love me

تبلیغات
' />

خانمه پشت فرمون بود

چراغ قرمز شد نرفت

چراغ زرد شد نرفت

چراغ سبز شد نرفت

افسره رفت پهلوش گفت خانم شرمنده

سه رنگ بیشتر نداریم همین پسندتون نشد

♥♥♥♥طنز بازار♥♥♥♥

 



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , جدید مطالب طنز , ,
:: بازدید از این مطلب : 1010
|
امتیاز مطلب : 542
|
تعداد امتیازدهندگان : 144
|
مجموع امتیاز : 144
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید.
کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین». ۱۰ دلار همراه کاغذ بود.
قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت.
سگ هم کیسه را گرفت و رفت.
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد.
قصاب به دنبالش راه افتاد.
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد.
قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.
اتوبوس امد, سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت. صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره آنرا چک کرد. اتوبوس درست بود سوار شد.
قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد. پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد. قصاب هم به دنبالش.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید. گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید. این کار را باز هم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد. سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد.
قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد: چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است. این باهوش ترین سگی هست که من تا به حال دیدم.
مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟ این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه.



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , داستان جالب , ,
:: بازدید از این مطلب : 1530
|
امتیاز مطلب : 573
|
تعداد امتیازدهندگان : 147
|
مجموع امتیاز : 147
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

سرباز قبل از اینکه به خانه برسد با پدر و مادر خود تماس گرفت و گفت:
پدر ومادر عزیزم جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه برگردم؛ ولی خواهشی از شما دارم.
رفیقی دارم که می خواهم او را با خود به خانه بیاورم.

پدر و مادر او در پاسخ گفتند: ما با کمال میل مشتاقیم که او را ببینیم. پسر ادامه داد :
ولی موضوعی است که باید در مورد او بدانید؛ او در جنگ بسیار آسیب دیده و در اثر برخورد با مین یک دست ویک پای خود را از دست داده است، و جایی برای رفتن ندارد و من می خواهماجازه دهید او با ما زندگی کند.

پدرش گفت: ما متاسفیم که این مشکل برای دوست تو به وجود آمده است. ما کمک میکنیم تا او جایی برای زندگی در شهر پیدا کند.
پسر گفت: نه؛ من می خواهم که او در خانه ما زندگی کند آنها در جواب گفتند:
نه؛ فردی با این شرایط مو جب دردسر ما خواهد بود.ما فقط مسئوول زندگی خودمان هستیم و اجازه نمی دهیم او آرامش زندگی ما را بر هم بزند. بهتر است به خانه بازگردی و او را فراموش کنى ،دراین هنگام پسر با ناراحتی تلفن را قطع کرد و پدر و مادر او دیگر چیزی نشنیدند.

چند روز بعد پلیس نیویورک به خانواده پسر اطلاع داد که فرزندشان در سانحه
سقوط از یک ساختمان بلند جان باخته و آنها مشکوک به خودکشی هستند.
پدر و مادر آشفته و سراسیمه به طرف نیویورک پرواز کردند و برای شناسایی جسد پسرشان به پزشکی قانونی مراجعه کردند.
با دیدن جسد؛ قلب پدر و مادر از حرکت ایستاد.
پسر آنها یک دست و پا نداشت !



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , داستان جالب , ,
:: بازدید از این مطلب : 1473
|
امتیاز مطلب : 570
|
تعداد امتیازدهندگان : 147
|
مجموع امتیاز : 147
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

پزشك قانوني به تيمارستان دولتي سركشي مي كرد. مردي را ميان ديوانگان ديد كه به نظر خيلي باهوش مي آمد. او را پيش
خواند و با كمال مهرباني پرسيد كه: شما را به چه علت به تيمارستان آورده اند؟
مرد در جواب گفت: آقاي دكتر! بنده زني گرفته ام كه دختر هجده ساله اي داشت. يك روز پدرم از اين دختر خوشش آمد و او را
گرفت و از آن روز، زن من مادرزن پدر شوهرش شد. چندي بعد دختر زن بنده كه زن پدرم بود پسري زاييد. اين پسر، برادر
من شد زيرا پسر پدرم بود
اما در همان حال نوه زنم و از اينقرار نوه بنده هم مي شد و من پدر بزرگ برادر ناتني خود شده بودم. چندي بعد زن بنده هم
زاييد و از آن روز زن پدرم خواهر ناتني پسرم و ضمنا مادر بزرگ او شد. در صورتي كه پسرم برادر مادربزرگ خود و ضمنا نوه او
بود
از طرفي چون مادر فعلي من، يعني دختر زنم، خواهر پسرم مي شود، بنده ظاهرا خواهرزاده پسرم شده ام. ضمنا من پدر و مادر و
پدربزرگ خود هستم، پسر پدرم نيز هم برادر و هم نوه من است
آقاي دكتر ! اگر شما هم به چنين مصيبتي گرفتار مي شديد ، قطعا كارتان به تيمارستان م يكشيد...

♥♥♥♥♥♥کیا گیج شدن ♥♥♥♥♥♥♥



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه سرای(علی) , سرگرمی , جدید مطالب طنز , ,
:: برچسب‌ها: گیج شدن , طنز سرا , عاشقانه سرا , ,
:: بازدید از این مطلب : 1079
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

تور بزرگ ملكوت
سه شب بهشت، دو شب جهنم، دو شب برزخ
- بازديد از مهم ترين مراكز فرهنگي، هنري، تفريحي ملكوت
- بازديد از پل زيباي صراط
- بازديد از معروف ترين مار دنيا؛ غاشيه
- تجربه ي سفري زيبا بر روي شير عسل هاي رودخانه هاي بهشت
- بازديد از بارگاه الهي و خانه ي جبرائيل
- بازديد از اژدهاي دو سر
هزينه هاي تور شامل
- هزينه ي جابه جايي و اقامت همراه با صبحانه
- هزينه ي ويزاي بهشت
- هزينه ي جا به جايي با قاليچه ي پرنده
88
- هزينه ي خدمات جانبي( حوري و
علاقه مندان مي توانند براي شركت در تور و كسب اطلاعات بيشتر هر چه سريع تر با عزرائيل تماس بگيرند!
كنسرت بزرگ هايده و ويگن
( براي حال دادن به زلزله زدگان بم كه تازه اومدن اين جا)
با حضور افتخاري ايرج بسطامي
مكان: آمفي تئاتر اصلي بهشت، آسمان هفتم!
زمان: جمعه ي ديگه
علاقه مندان براي تهيه ي بليط و در صورتي كه احساس مي كنند به بهشت مي روند، مي توانند تا آخر وقت اداري چهارشنبه
فوت شوند...

 

 

♥♥♥♥حالا کیا میخوان برن♥♥♥♥



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , جدید مطالب طنز , ,
:: برچسب‌ها: تور بزرگ ملکوت , عاشقانه سرا , جک سرا , طنز سرا ,
:: بازدید از این مطلب : 657
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

دختراي امروزي!!!!!
پسره ميگه من عاشقتم ميخوام باهات ازدواج كنم.
دختر: خونه داري؟
پسر: نه...
دختر حرفشو قطع ميكنه: بي ام و داري؟
پسر: نه
... ... ... ... چقدر حقوق ميگيري؟
پسر: حقوق ندارم آخه...

دختر: برو گمشو چي فكر كردي به من پيشنهاد دادي؟ و ميره
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پسر با خودش ميگه: من چندتا ويلا دارم خونه واسه چي؟ يه پورشه با بنز دارم بي ام و دوست ندارم. چجوري حقوق بگيرم
وقتي خودم مدير شركتم!!!!!!!!!



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , جدید مطالب طنز , ,
:: بازدید از این مطلب : 750
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

ضد حال يعني چي؟
ضدحال يعني وقتي يه قرار لطيف تو اينترنت داري وصل نشي
ضدحال يعني وقتي منتظر فيلم مورد علاقت هستي برق بره
104
ضدحال يعني بعد از كلي مصيبت كه بابات برات موبايل ثبت نام كرده همه سيمكارتا بياد جز مال تو
ضدحال يعني روز تولدت دوست پسرت جلوي دوستات فقط يه شاخه گل بهت بده و تو هم جلو همه سوسك بشي
ضدحال يعني دوست دخترتو بيرون با يه پسر ديگه ببينن
ضدحال يعني يه جلسه سر كلاس نري فقط همون يه جلسه استاد حضور غياب كنه
ضدحال يعني با شكم گرسنه بري تو صف ژتون تموم كرده باشن
ضدحال يعني يه هفته قبل از اينكه جشن تولد بگيري خاله مامانت فوت كنه
ضدحال يعني قبض تلفن بياد 987979543456547979794654687 تومن...!! مثل قبض تلفن وموبايل امير حجواني
ضدحال يعني بعد از كلي مخ زدن تو اينترنت همينكه بياي به نتيجه برسي اشتراكت تموم بشه
ضدحال يعني با. 9,75 افتادن
ضد حال يعني يه مانتو خوشگل بخري همون روز اول گير كنه به صندلي پاره بشه



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , ضـــــد حال , ,
:: بازدید از این مطلب : 374
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

پشت یه ماشین نوشته بود....

همه از مرگ می ترسن من از راننده ی زن...

 

 

سر پاييني نوكرتم
سر بالايي شرمندتم......

 

گلگيرم ولي گل نميگيرم!



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , جدید مطالب طنز , ,
:: بازدید از این مطلب : 518
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

زندگي بدون عشق مثل ساندوچ بدون نوشابه هست!

 


زندگي بدون عشق مانند شلوار بدون كش هست!



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 321
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

داشتم احساس خفگي ميكردم...


فك كردم بغض دارم


تا اينكه مامانم گفت: لباستو چرا برعكس پوشيدي ؟....

.......................................................



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , فـــــــــــــــــــیسبوک سرا , جدید مطالب طنز , ,
:: بازدید از این مطلب : 566
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

بگوييم : از اينكه وقت خود را در اختيار من گذاشتيد متشكرم
نگوييم : ببخشيد كه مزاحمتان شدم
بگوييم : در فرصت مناسب كنار شما خواهم بود
نگوييم : گرفتارم
بگوييم : راست مي گي؟ راستي؟
نگوييم : دروغ نگو
بگوييم : خدا سلامتي بده
نگوييم : خدا بد نده
بگوييم : هديه براي شما
نگوييم : قابل ندارد
بگوييم : با تجربه شده
نگوييم : شكست خورده
بگوييم: قشنگ نيست
نگوييم : زشت است
بگوييم: خوب هستم
نگوييم: بد نيست
بگوييم : مناسب من نيست
نگوييم : به درد من نمي خورد
5
بگوييم : با اين كار چه لذتي مي بري؟
نگوييم : چرا اذيت مي كني؟
بگوييم : شاد و پر انرژي باشيد
نگوييم : خسته نباشيد
بگوييم: من
نگوييم: اينجانب
بگوييم: دوست ندارم
نگوييم: متنفرم
بگوييم: آسان نيست
نگوييم: دشوار است
بگوييم : بفرماييد
نگوييم : در خدمت هستم
بگوييم : خيلي راحت نبود
نگوييم : جانم به لبم رسيد
بگوييم : مسئله را خودم حل مي كنم
نگوييم : مسئله ربطي به تو ندارد



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , بگویم ......نگویم , ,
:: بازدید از این مطلب : 606
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

انواع زن ها
زنها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالا است هم زود داغ مي كنند البته بدون بخارش هم بدرد نمي خورد.
زن ها مثل پياز هستند ظاهر سفيد و ظريفي دارند اما باطنشان اشك آدم رو در مي آورد.
زنها مثل سكوت هستند با كوچكترين حرفي ميشكنند.
زنها مثل چراغ راهنمايي هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزني باز هم مرتب رنگ عوض مي كنند.
زنها مثل تخت خوابگاه هستند نوها و تازه هايشان كميابند و كهنه هايش هم سرو صدا زياد مي كنند.
زن ها مثل الكل هستند دير بجنبي همهشان مي پرند.
زنها مثل عينك دودي هستند با هردودنيا را تيره و تار مي بيني.
زنها مثل ظرف سفالي هستند بدون رنگ و لعاب جلوه اي ندارند.
زنها مثل كامپيوتر هستند يك بار خودش را ميگيري و يك عمر لوازم جانبي آنرا.
زنها مثل كيك خامه اي هستند با نگاه اول آب از لب و لوچه آدم آويزان مي شود اما كمي بعد دل آدم را ميزند.
زنها مثل زير شلواري هستند مردا با هيچكدامشان جرأت نمي كنند به بازار بروند.
زنها مثل لاستيك سواري هستند كمتر از چهارتا بيفايده است.
زنها مثل بچه ها هستند تا وقتي كه ساكتند خوبند



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , زن هاااااااا ....................... , ,
:: بازدید از این مطلب : 436
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

مردها مثل چي هستند؟
هستند « مخلوط كن » مردها مثل
در هر خانه يكي از آنها هست ولي نميدانيد به چه درد ميخورد
هستند « آگهي بازرگاني » مردها مثل
حتي يك كلمه از چيزهائي را كه ميگويند نميتوان باور كرد
هستند « كامپيوتر » مردها مثل
كاربري شان سخت است و هرگز حافظ هاي قوي ندارند
هستند « سيمان » مردها مثل
وقتي جائي پهنشان ميكني بايد با كلنگ آنها را از جا بكني
هستند « طالع بيني مجلات » مردها مثل
هميشه به شما ميگويند كه چه بكنيد و معمولاً اشتباه مي گويند
هستند « جاي پارك » مردها مثل
خوب هايشان قبلا" اشغال شده و آنهائي كه باقي مانده اند يا كوچك هستند يا جلوي درب منزل مردم
ذرت بو داده) هستند ) « پاپ كورن » مردها مثل
بامزه هستند ولي جاي غذا را نمي گيرند
هستند « باران بهاري » مردها مثل
هيچوقت نميدانيد كي مي آيند، چقدر ادامه دارد و كي قطع ميشود
هستند « پيكان دست دوم » مردها مثل
ارزان هستند و غير قابل اطمينان
هستند « موز » مردها مثل
هرچه پيرتر ميشوند وارفته تر ميشوند
هستند « نوزاد » مردها مثل
در اولين نگاه شيرين و با مزه هستند اما خيلي زود از تميز كردن و مراقبت از آنها خسته م يشويد



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , مرد هاااااااااااااااا , ,
:: بازدید از این مطلب : 617
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

تست هوش پيچيده!
جاي علامت سوال چه عددي مي گذاريد؟
1 = 5
2 = 25
3 = 125
4 = 625
؟ = 5
32
براي مشاهده جواب پائين برويد…
ولي قبل از آن كه جواب را ببينيد، دوباره فكر كنيد…
.
.
.
.
.
.
.جاي علامت سوال بايد عدد 1 را قرار داد!
1= اگر قبول نداريد خط اول را به ياد بياوريد: 5
نتيجه گيري اخلاقي:
مسائل ساده زندگي را بيخود پيچيده نكنيد!



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , تست خیلی جالب......... , ,
:: بازدید از این مطلب : 545
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

آزمون خود شناسي
45
اعتقاد ات تبتي ها به شناخت درون بسيار جالب است تا جايي كه اگر كسي زمان تولد خود را بدقت حتي به ساعت و ثانيه
بداند تسلسل روح وي را در كالبد ها ي گذشته و آينده تشخيص خواهند داد.
اين؛يكي از آزمونهاي دلاي لاما( از كاهنان برجسته آنهاست ) است براي اين آزمون زمان بگذاريد
از آن لذت خواهيد برد
دلاي لاما توصيه ميكند كه آن را بخوانيد چرا كه برايتان مفيد است
فقط 4 سوال
پاسخها روشنگر خواهند بود
صادق باشيد و پاسخها را پيشتر از جواب دادن نبينيد
ذهن همانند چتر ميماند وقتي خوب كار مي كند كه كاملا باز شود
تقلب نكنيد !!!
آزمون خود شناسي
قبل از آغاز آزمون
يك آرزو كنيد
بترتيب به سوالات جواب دهيد
فقط 4 سوال پرسيده خواهد شد و اگر قبل از پاسخ ؛جوابها را ببينيد آزمون بخوبي شما را هدايت نخواهد كرد
به آرامي پيش برويد و حوصله بخرج دهيد
يك قلم و كاغذ آماده كنيد
46
در انتها به پاسخهاي داده شده نياز خواهيد داشت.اين يك پرسشنامه صادقانه است كه به شما چيزهايي درباره واقعيت درونتان
خواهد گفت.
به هر سوال فقط يك پاسخ بدهيد
اولين چيزي كه به ذهنتان خطور مي كند بهترين است
به ياد داشته باشيد هيچ كس غير از خودتان نبايد پاسخها و نتايج را ببيند.
سوال اول
حيوانات زير را بترتيب دلخواه مرتب كنيد
گاو، پلنگ، گوسفند ، اسب ، خوك
سوال دوم
درمورد هركدام كلمه ايي بنويسيد كه آنرا تشريح كند
سگ ، گربه، موش ، قهوه ، دريا
سوال سوم
درباره كسي فكر كنيد كه برايتان مهم است و شما را مي شناسد.و ميتوانيد او را به رنگي اختصاص دهيد.پاسخ خود را دوبار
تكرار نكنيد .
هر رنگ را فقط به يك نفر اختصاص دهيد
زرد ، پرتقالي ،قرمز ، سفيد ، سبز
سوال چهارم
( يك عدد بنويسيد (از 0 تا 20
47
روزهفته مورد علاقه خود را بنويسيد
در انتها
مطمئن هستيد اين پاسخها صحيح هستند باز هم مرور كنيد تا مطمئن شويد
...
.
.
.
.
.
قبل از خواندن جوابها آرزوي خود را تكرار كنيد
پاسخ ها
1
گاو: پيشرواست
پلنگ : غرور و افتخار است
گوسفند : عشق است
48
اسب : خانواده است
خوك : پول است
2
توصيف شما از سگ شخصيت شماست
توصيف گربه همان توصيف شريك شماست
موش توصيف دشمن شماست
قهوه نگاه شما به ميل جنسي است
دريا زندگي شخصي شما را نشان مي دهد
3
زرد: كسي كه هرگز فراموش نمي كنيد
نارنجي: كسي كه شما او را دوست واقعي مي دانيد
قرمز: كسي كه شما او را واقعا دوست داريد
سفيد : روح دوم شما
سبز :كسي كه در لحظات حساس زندگي او را بخاطر خواهيد داشت
4
4 : زندگي شما بتدريج و آراي رشد خواهد كرد -0
9 : زندگي شما برابر علاقه شما رشد خواهد كرد -5
49
14-10 :شما تا 3 هفته ديگر 5 واقعه غير منتظره خواهيد داشت
15 به بالا زندگي شما با سرعت بسياري رشد خواهد كرد و آرزوي شما محقق خواهد شد
بايد به تعداد عددي كه آرزو كرده ايد اين پيام را براي افراد بفرستيد. و آرزوي شما در پايان روزي كه دوست داشتيد برآورده
مي شود



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , تست خیلی جالب......... , ,
:: بازدید از این مطلب : 539
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

يك نامه با حال
اين نامه رو كسي نوشته كه صبح تا شب جلوي تلويزيون بوده وتنها سرگرميش هم اين بوده كه بشينه و تبليغات قشنگ
تلويزيون رو از اول تا آخر نگاه كنه .خودتون بخونين عاقبت چنين آدمي چي مي شه
سلام
سلامي كه گرماي آن از مهياگاز و كيفيت سينجرگاز و نوع آوري نيك كالا با ضمانت 5 ساله اميدوارم صميمانه بوسه مرا پذيرا
باشي و آنرا با چسب دوقلوي 5 دقيقه اي جلاسنج به لبانت بچسباني. امشب با تمام غمهايم كنار مهيا گاز نشسته ام و با
خودكار بل اين نامه را مي نويسم زيرا اين نام نيك است كه مي ماند، هنگامي كه از من جدا شدي و آن نگاه سرد را از من
گذراندي اين فقط ضد يخ كاسپين بود كه پيكر يخ زده ام را آب كرد و اين بيمه آسيا و ايران بود كه آسايشم را فراهم كرد،
همانطوركه نياز امروز پشتوانه فردا است بايد اعتراف كنم كه نگاهت اثر عجيبي بر كاست دنا و طه بر جا گذاشته. دلم مي
خواهد بر قله بينالود سفر كنيم و در لابلاي كوه هاي سر به فلك كشيده بهانه نمكي بخوريم. بيا تا راه سخت و طاقت فرساي
زندگي را با پژو پرشياي جديد كه افتخار ملي است آغاز كنيم و با روغن ترمزهاي سپهر و فومن شيمي آسوده خاطر سفر كنيم.
بيا تا پيچهاي زندگي را با ابزار مهدي باز كنيم و عشقمان را با ساختمان از پيش ساخته شده ي بانك مسكن بهتر آغاز كنيم و
سقفش را ايزوگام شرق كنيم. و آن را با كاغذ ديواري نائين زينت دهيم و مانند خانه سبز همه اش را سبز كنيم و اتاقهايش را
با فرش محتشم كاشان و ستاره كوير يزد رنگين كمان كنيم
بيا تا دلهاي سوخته مان را با كرم ضد آفتاب ب ب ك مرهم بگذاريم، بيا روزهايمان را با خمير دندان داروگر 2 كه حاوي
فلورايد است آغاز كنيم و عشقمان را با صداي بلند از دل دوو پخش جديد پارس پخش كنيم و اشكمان را با دستمال كاذغي
نرمه پاك كنيم.بيا تا دست در دست هم دهيم به مهر ميهن خويش را كنيم آباد



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , داستان جالب , ,
:: بازدید از این مطلب : 482
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

علت ديوانگي
پزشك قانوني به تيمارستان دولتي سركشي مي كرد. مردي را ميان ديوانگان ديد كه به نظر خيلي باهوش مي آمد. او را پيش
خواند و با كمال مهرباني پرسيد كه: شما را به چه علت به تيمارستان آورده اند؟
مرد در جواب گفت: آقاي دكتر! بنده زني گرفته ام كه دختر هجده ساله اي داشت. يك روز پدرم از اين دختر خوشش آمد و او را
گرفت و از آن روز، زن من مادرزن پدر شوهرش شد. چندي بعد دختر زن بنده كه زن پدرم بود پسري زاييد. اين پسر، برادر
من شد زيرا پسر پدرم بود
اما در همان حال نوه زنم و از اينقرار نوه بنده هم مي شد و من پدر بزرگ برادر ناتني خود شده بودم. چندي بعد زن بنده هم
زاييد و از آن روز زن پدرم خواهر ناتني پسرم و ضمنا مادر بزرگ او شد. در صورتي كه پسرم برادر مادربزرگ خود و ضمنا نوه او
بود
از طرفي چون مادر فعلي من، يعني دختر زنم، خواهر پسرم مي شود، بنده ظاهرا خواهرزاده پسرم شده ام. ضمنا من پدر و مادر و
پدربزرگ خود هستم، پسر پدرم نيز هم برادر و هم نوه من است
آقاي دكتر ! اگر شما هم به چنين مصيبتي گرفتار مي شديد ، قطعا كارتان به تيمارستان م يكشيد



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , داستان جالب , ,
:: بازدید از این مطلب : 471
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

تحملم يه حدي داره
اگه يه بار همه 20 واحد رو توي يه ترم افتادين !......... بي خيالش
اگه شما رو با نمره 11,99 مشروط كردن !.........خوب شده ديگه
اگه استاد مي خواد به جاي آقا بهتون بگه خانوم !.........بگه
اگه يه دفعه هارد 60 گيگابايت شما هاپولي هاپو شده!.........پيش مياد ديگه
اگه پرسپوليس قراره از پيكان ببازه !.........ببازه
اگه سر مراسم خواستگاري،همونجا،عروس خانوم گفت نه!.........ايشاالله خوشبخت بشه
اگه آمريكا يه موشك اتمي تنظيم كرده درست روي خونه شما !.........مسئله اي نيست
اگه صبح اول مهر بجاي ساعت 6،ساعت 7 رفتين سر كار !.........دقيقا" رفتين سر كار
اگه كفشي رو كه امروز واكس زدين رو همه لگد مي كنن !.........تعجبي نداره
اگه درست شب امتحان بعد از مدتها به عروسي دعوت شدين !.........مباركه،عروسي رو كه نمي شه نرفت
87
اگه گار شما به جايي رسيده كه خودتون به خودتون ايميل مي زنين !.........اينجوري هم يه صفايي داره
اگه توي انتخاب واحد به شما 13 واحد بيشتر نرسيده !.........حتما" حكمتي توي اون بوده
اگه بعد از 3ساعت چت كردن يادتون اومد كه با اينترنت ساعت 500 تومن ووصل شده بودين !.........مهم نيست
اگه شمعهاي كيك تولد شما رو بقيه فوت كردن !.........لبخند بزنين
اگه ماشينتون جلوي يه مدرسه دخترونه پنچر شد و شما پنچر گيري بلد نبودين !.........خودتون رو نبازين
اگه در حال فرستادن قلب و بوسه با مسنجر متوجه شدين يكي پشت سرتون وايساده !.........عيبي نداره بابا
اگه بغل دستي شما سر كلاس كه اتفاقا" كنار شما رديف اول نشسته انگشتش رو تا مچ توي دماغش فرو كرد،شش دور
بپيچوند، بعد با يه حالت دوراني بيرون آورد،خوب بهش نگاه كرد و بعد خيلي آروم زير ميز كلاس دستش رو پاك كرد !.........نه
!اين يكي رو شرمنده . آدميزاد هم يه تحملي داره



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , تحملم یه حدی داره , ,
:: بازدید از این مطلب : 470
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

اصفهانيها را مي شه با پنج خصلت شناخت
پوشيدن شلوار راه راه بعضا آبي و سفيد در منزل - بارزترين خصلت
بكار بردن حرف سين در آخر كلمات
86
آدرس دادن با كلمات بارزي همچون برو جلو ، صد متر برو جلوتر، هميجا ، همين بغل همراه هست و شما هيچوقت اصطلاح بر
گرد عقب را نمي شنويد به دليل آن كه حالش را ندارند سر را به عقب برگردانند و آدرس دهند
وقتي بستني ميخورند در آن را مي ليسند
وقتي نوشابه ميخورند پس از خوردن هر قلپ به شيشه نوشابه نگاه ميكنند
خصوصيات افراد بد اصفهاني
هر وقت به يه اصفهاني برخورديد و ديديد هر چه شما ميگوييد با يك بله كشيده ، خير كشيده يا آره يا هان جواب ميدهد و
مدام به اطراف نگاه ميكند و اصلا به صورت شما نگاه نمي كند يا يك نگاه سريع در بد اصفهاني بودن او شك نكنيد
معمولا اين افراد نمي خندند و يا به سختي مي خندند



:: موضوعات مرتبط: جک اصفهانی , سرگرمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 558
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

' />

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان love me و آدرسloveme0933.loxblog.ir <> لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.باتشکرعاشقانه سرای علی






RSS

Powered By
loxblog.Com